روز شمار جنگ: 1359
1- فروردین
نوزدهم. آمریکا روابطش را با ایران قطع کرد و صدام بار دیگر ایران را تهدید کرد .او ایرانی ها را که در
عراق زندگی می کردند اخراج کرد.
2- اردیبهشت
پنجم. هواپیماها ،بال گردها وکماندوهای آمریکایی مخفیانه به ایران آمدند تا گروگان ها را آزاد کنند. در طوفان
شن های طبس سوختند. کارتر در آمریکا عزای عمومی اعلام کرد.
پنجم. عراق تأسیسات نفتی دهلران را بمب باران کرد.
3- خرداد
دهم. عراقی ها شهرها و پاسگاه های مرزی مهران را زدند . مهرانی ها سلاح می خواهند تا بجنگند.
4- تیر
بیست و یکم. 30 هواپیما ،60 خلبان و500 نظامی پایگاه نوژه را سازمان دادند تا مناطق حساس کشور وتهران
را بزنند و بختیار دولت را در اختیار بگیرد. کودتا شکست خورد.
5- مرداد
ششم. شاه مرد ومردم در خیابان ها شادی کردند وشیرینی دادند.
هجدهم. عراق آماده ی جنگ است؛ در مرز سنگر ساخته ، لشکر آورده ، مانور می دهد وشناسایی می کند.
بیست و چهارم. رئیس جمهور و ظهیر نژدا به مرز رفتند تا از تحرکات عراق بازدید کنند که با لگردشان سقوط
کرد اما سالم ماندند.
6- شهریور
بیست و ششم. صدام جلوی دوربین های تلویزیونی عراق قرارداد الجزایر را پاره کرد.
سی و یکم. صدام مصاحبه ی مطبوعاتیش را نیمه تمام رها کرد تا چند روز دیگر در اهواز تمامش کند. مردم
هراسان توی خیابان ها می ریزند. شهر میان شعله های سیاه می سوزد.
7- مهر
جیمی کارتر، رییس جمهور آمریکا «جنگ ایران و عراق ممکن است باعث آزادی گروگان ها شود. جنگ می
تواند ایران را در مورد لزوم صلح و پذیرش قوانین بین المللی متقاعد نماید.»
یکم. 140 جنگنده ی ایرانی مناطق حساس عراق را بمب باران کردند.
پنجم. صدام آتش بس خواست وامام گفت تا در خاکمان هستید از آتش بس خبری نیست.
آیة الله خامنه ای ، نماینده امام در ارتش: وضعیت بسیار بد است، نمی شود گفت بد،اصلا غم انگیز است، یگان
های زمینی یارای ایستادگی ندارند وسپاه پاسداران هم آمادگی کامل ندارد. ممکن است که شهرهای بزرگ اهواز
ودزفول از دست برود.
نهم. وقتی عراقی ها نزدیک اهواز بودند، به جوانان اهوازی خبر دادند امام گفته مگر جوانان اهواز مرده اند ؟
جوانان بر آشفتند وبا کمک نیروهای نظامی شبانه به عراقی ها حمله کردند وآن ها را هشتاد کیلومتر عقب زدند.
بیست و چهارم. آن قدر مدافعان خرمشهری ، در خیابان چهل متری شهید شدند که خرمشهر خونین شهر نام
گرفت.
8- آبان
چهارم. خونین شهر اشغال شد.
هشتم. عراقی ها نیمه شب در جایی پرت پل زدند تا از بهمن شیر بگذرند و وارد شهر شوند. دریا قلی، پیرمرد
اوراقچی، آن ها را دید ، سریع به شهر رفت و به مدافعان خبر داد. مدافعان آمدند وعراقی ها فرار کردند.
9- آذر
فیگارو، روزنامه فرانسوی : جنگ ایران وعراق از ژون گذشته (تیر 59 )آغاز شد که برژینسکی به اردن سفر
کرد و در مرز اردن و عراق صدام حسین را ملاقات کرد. او قول داد که از صدام حسین کاملا حمایت می کند
وبه او تفهیم کرد آمریکا با آرزوی عراق برای تسلط بر شط العرب (اروند) واحتمالا برقراری یک جمهوری
عربستان در این منطقه (استان خوزستان) مخالفت نخواهد کرد.
هفدهم. رزمنده ها در غرب اهواز کانال زدند وآب کارون وکرخه را در محدوده ی پیش روی عراقی ها رها
کردند تا عراقی ها عقب بنشینند.
10- دی
چهارم. امام: مدتی است درباره ی حمله صحبت می شود اما انجام نمی شود؛ چرا؟
چهارم. فرانسه به عراق 60 جنگده ی میراژ داد.
شانزدهم. عملیات نصر را بنی صدر از هویزه شروع کرد و روز اول هم به پیروزی های رسید ، اما روز
دوم عراقی ها نیروهای پیش رو، علم الهدی و دانشجویان خط امام، را محاصره و شهید کردند.
بیست و هفتم. عراق هویزه را اشغال کرد وشهر را ویران.
11- بهمن
بنی صدر. به رجوی ومجاهدین نزدیک شد. رجوی به فرانسه رفت تا حمایت غربی ها را برای جنگ داخلی
جلب کند.
12- اسفند
نخست وزیر. محمد علی رجائی، در پاسخ به پیشنهاد آتش بس: می جنگیم ومقاومت می کنیم تا متجاوز شناسایی
شود.
چهاردهم. حادثه ی دانشگاه تهران. بنی صدر در دانشگاه سخنرانی می کرد که گروهی شعار دادند ورئیس
جمهور به طرفدارانش گفت معترضان را ادب کنید بسیاری از دانشجویان حزب الهی راکتک زدند وبرخی را
از بالای دیوار پرت کردند. بعدهم در دانشگاه راه افتادند و گروهی را گرفتند و گروهی را زندانی کردند.